آیتالله مهندسی از اساتید فقید اخلاق معتقد بود: اگر گرایش توحیدی در عقاید، رفتار و اخلاق تقویت شود و هر چه بیشتر از شرك فاصله بگیریم، بهتر میتوانیم حضور قلب پیدا كنیم و به لقاءالله برسیم.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، نماز یكی از مهمترین و اساسیترین دستورالعمل انسانسازی و سیر و سلوك معنوی است به طوری كه برخی از بزرگان فرمودهاند اگر نمازِ انسان اصلاح شود، همه امور انسان اصلاح میشود.این نماز علاوه بر احكام فقهی و ظاهری، آداب و اسراری دارد كه آشنایی با آنها انسان را بیشتر با حقیقت نماز پیوند داده و قلبش را بهتر به سوی نماز سوق میدهد.
به همین منظور، گروه آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، سلسله مباحث اسرار نماز را كه توسط استاد فقید عرفان اسلامی، آیتالله محمدمهدی مهندسی(ره) مطرح شده و به وسیله یكی از شاگردانش گردآوری و تنظیم شده، تقدیم خوانندگان گرامی خود میكند. در این شماره ادامه مطالب از نظر میگذرد.
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث ما درباره حضور قلب در نماز بود. توجه به این نكتهها در تكمیل مباحث گذشته درباره حضور قلب در نماز، مهم و موثر است؛
۱. نقش توحید در حضور قلب در نماز
محور حاكم بر نفس ما، تعیین كننده است. ما هر چه كه فضای قلب و دل را توحیدیتر كنیم و هرچه كه توجهات قلبی به لحاظ توحید تنظیم شود قطعا در هنگام عبادت، دعا خواندن و به ویژه نماز، بهتر و سریعتر میتوانیم تمركز پیدا كنیم.
و این نیاز دارد كه در همه شئون زندگی با رگههای شرك، مبارزه كنیم و ریشه این رگههای شرك هم در خود ماست.
عارف بزرگوار صدرالدین قونوی، تعبییر زیبایی دارد، میگوید: گناه، شرك محسوب میشود. منشأ گناه، شرك است.
چون اگر عمل خلافی را انسان انجام دهد و نداند كه این خلاف دستور خدای متعال است، این گناه محسوب نمیشود. گناه وقتی است كه انسان عملی كه انجام میدهد میداند كه خطاست، میداند خلاف دستور خداست اما باز انجامش میدهد. معنای این كار، این میشود كه در حوزه اعتقادی این آدم میگوید میدانم خدایی هست و دستوری دارد اما من آن دستور را نمیخواهم اطاعت كنم، من میخوام طبق خواسته نفسم و دستور نفسم عمل كنم! خب این میشود شرك.
اگر این طور شد انسان، در عبادات و نماز، نمیتواند حضور مطلوب را پیدا كند. باید با اینها در فضاهای خارج از نماز، مبارزه كرد.
اگر گرایشهای توحیدی در عقاید، در رفتار و در اخلاق، تقویت شود و هر چه كه ما از شرك فاصله بگیریم، بهتر میتوانیم حضور قلب پیدا كنیم و به لقاء الله برسیم.
قرآن كریم فرمود: «… فَمَنْ كانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» … پس هر كس به لقاى پروردگارش امید دارد باید عمل شایسته كند و كسى را در عبادت پروردگارش شریك نسازد.
حضور قلب در نماز، نوعی آمادگی برای لقاء الله است و باید در فضای عمل صالح قرار بگیرد و از شرك بپرهیزد. یعنی هم حسن فعلی داشته باشد و هم حسن فاعلی. هم عمل، شایسته باشد و هم عامل، از شرك به دور باشد.
و بارها عرض شده كه اینها تمرین میخواهد و بدون تمرین و تكرار نمیشود.
پس نمیشود از سر صبح تا ظهر و شب ما در تعلقات دنیوی بچرخیم، در حوزه نفس، بگردیم و بعد، مواقع نماز كه شد میخواهیم كه جذبه ربوبی را احساس كنیم. نمیشود.
دل هر كجا مجذوب بود در عبادت هم همان جاست. دل هر محوری بر او حاكم بود خیال و وهم و شهوت و غضبش هم همان محور فعالیت و تلاش میكند.
بنابراین باید این قوای درونی را ریاضت داد تا این كه محور حاكم، حق باشد. و به هر مقداری كه دارد از خودش فاصله میگیرد و به سمت حق حركت میكند در حقیقت دارد از شرك به توحید سفر میكند، در نتیجه به لقاء الهی نزدیك میشود.
علاوه بر این، حركتهای اضافی در حال نماز هم كه باید كنترل شود و انجام نگیرد مانند: بازی كردن با دست و ریش و …، نگاه به اینور و آنور، حدیث نفس، در جای پر صدا نماز خواندن كه بحثش گذشت.
۲. نقش تزریق اذكار به قلب در حضور قلب در نماز
از جمله مسائلی كه در حضور قلب نقش دارد این است كه انسان در هنگام گفتن اذكار نماز، سعی كند آنها را به قلب خود تزریق كند.
سعی كند اذكار نماز همراه با تفهیم باشد تا قلب از حالت غفلت بیرون بیاید.
۳. نقش حالت تعظیم در حضور قلب در نماز
نكته بعد بحث تعظیم است. یعنی وقتی در نماز است، باید به عظمت پروردگار توجه كند.
در ابتدا و در مراحل اولیه، حس گرفتن است. مثل نابینایی كه حس حضور را میگیرد. مودب مینشیند، مودب برمیخیزد، مودب حرف میزند. با اینكه نمیبیند اما مثل آدم بینا رفتار میكند. ما هم گرچه عظمت حق را ادراك نكنیم و گرچه حق را نمی بینیم اما باید در مراحل اولیه حس بگیریم، انگار كه درك میكنیم، انگار كه می بینیم.
باید بدانیم كه در مقابل ذاتی قرار گرفتهایم كه حقیقت عالم است. خالق و مدبر این عالم است. هر كه هر چه دارد از اوست، اكبر است، عظیم است، اعلی است. به حول و قوه او بر میخیزیم و مینشینیم.
خب مسلما كسی كه با عجله وضو میگیرد، با عجله نماز میخواند و با عجله تمامش میكند نمیتواند این كار را انجام دهد. (بله انسان كامل چون كامل است میتواند اما دیگران نه، ما باید تمرین و تكرار كنیم تا ملكه شود)
۴. نقش حالت خوف و رجا در حضور قلب در نماز
انسان خوف این را داشته باشد كه اگر حق تعالی بگوید من فقط نماز خالصانه را قبول میكنم، من چه كنم؟!
اگر واقعا نمیترسد، لا اقل در دلش ادای ترسیدن در بیاورد. مقداری تزریقی عمل كند. به قلبش تزریق كند كه اگر نمازم مقبول درگاه حق نشود چه كنم؟! اگر بعد از سی چهل سال نماز خواندن بفهمم نمازهایم مقبول درگاه حق نشده چه كنم؟! كمی خوف داشته باشد. واقعا از اعمالش بترسد.
با عجله كه نمیشود این كارها را انجام داد. دقایقی قبل از نماز این حالتها را به خود بگیرد، فكر كند، تامل كند.
البته تنها خوف نباشد بلكه رجا و امید هم داشته باشد.
به قول خواجه عبدالله انصاری: الهی چون در تو نگرم از جمله تاجدارم و تاج بر سر، و چون بر خود نگرم از جمله خاكسارم و خاك بر سر.
این دو حالت باید در انسان باشد. رجاء مفرط، باعث غرور میشود و خوف بیش از حد، باعث یأس میشود. هر دو به یك میزان باشد تا انسان بتواند پرواز كند.
وقتی انسان به خود مینگرد و فقر ذاتی خود را میبیند، سر افكنده است و وقتی به هستی مطلق مینگرد و نگاه به خالقش میكند قوت میگیرد و توانمند میشود.
۵. نقش حیا در حضور قلب در نماز
دیگر از مسائلی كه باعث كمال در نماز میشود و این حضور را تقویت میكند مسئله حیا است. بی حیایی منشأ گرفتاریها و خطاهای ماست. در روایت داریم كسی كه حیا ندارد، ایمان ندارد.
هر چه كه انسان حیائش بیشتر باشد كنترل و خودداریاش بیشتر میشود و اگر در پیشگاه حضرت حق، حیا بكند قطعا حضور قلب بهتر در نماز انجام میگیرد.